المواضيع الأخيرة
أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى
farzad | ||||
شهاب | ||||
hosein | ||||
black night | ||||
sara | ||||
DjHB | ||||
Aliakbar | ||||
Soheil | ||||
Joker_HL | ||||
stylish353 |
جستجو
گفته هاي دل...
4 مشترك
صفحه 1 از 1
گفته هاي دل...
سلام عزیزان
توضیح زیر عنوان "گفتگو آزاد" میگه "هر چه دل تنگت می خواهد بگو". اگر کمی در این معقوله تفکر و تعمق کنید، به این نکته پی میبرید که دل آدما چه تنگ و چه هر سایز دیگه که باشه همیشه چیزایی برای گفتن داره. مثلا همین خود ما. امروز با همکاری گپ میزدم که به تازگی عزیزی رو از دست داده بود. داشت تعریف میکرد که چه شد و چکار کردند و روزگار چه جوابی بهشون داد. همینطور که داشتم به حرفاش گوش میدادم، پیش خودم فکر کردم خیلی نامردیه آدم یه عمر زندگی با اعمال شاقه بکنه بعدش هم که بقول معروف وقت چیدن میوه میشه، بهت بگن:" آقا دست نگه دار! فکر کردی چی؟ حالا چند دهه عمر کردی فکر میکنی بیشتر از بقیه حق داری؟"
یعنی نمیدونم چجوری بگم، یه کمی به نظرم آخرهاش برای ما آدما بی انصافانه میشه (اصلا همچین کلمه ای داریم؟!)
بگذریم. اینم دل free size ما بود که امروز این تراوشات رو ریخت تو دوری.
امیدوارم که دل همتون شاد و خرسند باشه و دنیا (تا وقت داریم) به کامتون باشه و کسانی که فکر میکنند دشمنتون هستند به راه راست هدایت بشن.
زت زیاد
توضیح زیر عنوان "گفتگو آزاد" میگه "هر چه دل تنگت می خواهد بگو". اگر کمی در این معقوله تفکر و تعمق کنید، به این نکته پی میبرید که دل آدما چه تنگ و چه هر سایز دیگه که باشه همیشه چیزایی برای گفتن داره. مثلا همین خود ما. امروز با همکاری گپ میزدم که به تازگی عزیزی رو از دست داده بود. داشت تعریف میکرد که چه شد و چکار کردند و روزگار چه جوابی بهشون داد. همینطور که داشتم به حرفاش گوش میدادم، پیش خودم فکر کردم خیلی نامردیه آدم یه عمر زندگی با اعمال شاقه بکنه بعدش هم که بقول معروف وقت چیدن میوه میشه، بهت بگن:" آقا دست نگه دار! فکر کردی چی؟ حالا چند دهه عمر کردی فکر میکنی بیشتر از بقیه حق داری؟"
یعنی نمیدونم چجوری بگم، یه کمی به نظرم آخرهاش برای ما آدما بی انصافانه میشه (اصلا همچین کلمه ای داریم؟!)
بگذریم. اینم دل free size ما بود که امروز این تراوشات رو ریخت تو دوری.
امیدوارم که دل همتون شاد و خرسند باشه و دنیا (تا وقت داریم) به کامتون باشه و کسانی که فکر میکنند دشمنتون هستند به راه راست هدایت بشن.
زت زیاد
کورش- کاربر انجمن
- تعداد پستها : 233
Age : 59
Registration date : 2008-08-28
رد: گفته هاي دل...
کورش بحث جالبی شروع کرده ، میشه گفت کلاس فلسفه
واقعا ، اگه امروز به من بگن روز آخر عمرتونه بدون شوخی چی میتونم بگم و یا چی میتونم انجام بدم ؟
واقعا ، اگه امروز به من بگن روز آخر عمرتونه بدون شوخی چی میتونم بگم و یا چی میتونم انجام بدم ؟
شهاب- مدیر ارشد تالار ایران
- تعداد پستها : 1323
Age : 64
Registration date : 2008-07-28
رد: گفته هاي دل...
اگه به من بگن روز آخر عمرته،میرم بالای یه کوه بلند و تا غروب خورشید رو تماشا می کنم.بعد هم
خودم را پرت می کنم پایین . آخه شاید اشتباه شده باشه و روز آخر عمرم نباشه !
خودم را پرت می کنم پایین . آخه شاید اشتباه شده باشه و روز آخر عمرم نباشه !
fariba- عضو تازه وارد
- تعداد پستها : 1
Registration date : 2008-09-16
رد: گفته هاي دل...
سلام فریبا
منو یاد اون جوک انداختی که یارو میگفت شما گیوتینتون خرابه، منو تیر باران کنید
منو یاد اون جوک انداختی که یارو میگفت شما گیوتینتون خرابه، منو تیر باران کنید
کورش- کاربر انجمن
- تعداد پستها : 233
Age : 59
Registration date : 2008-08-28
رد: گفته هاي دل...
خب من عاشق این جور تاپیک ها هستم
کوروش جان دستت درد نکنه
خب منم بزارید شروع کنم و یکمی درد و دل کنم
اون اوایل که فقط بلد بودم گریه کنم
آخرش چی می شد
یا جامو عوض می کردن یا بهم شیر میدادن
بعد قضیه عوض شد این دفه گریه کردم یه چیز خوشگل بهم دادن
خیلی باحال بود تکونش می دادی صدا می داد
خب حالا این دفعه گریه کنم چی میشه !!!!!
دیگه مثل اون موقع ها گریم نمیاد نمی دونم چرا اما خجالت می کشم
آهان پیدا کردم
مامااااااااااااااااااااااااااااااااااان من این غذا رو دوست ندارم
و...
خب خب
خب خیلیش رو فاکتور گرفتم
حالا با این سن
گریه
واقعا آرزوشو دارم که بتونم با یه دل سیر گریه کنم
به خدا عقده شده برام
دیگه وقتی می خوام بگم مامان این و بابا اونو می خوام
بنظرم عجیب میاد
یه جورایی خجالت می کشم
چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مگه پدر مادرم عوض شدن؟
شاید من یکی دیگم
اما منم همونم
پس چی
آره شاید دیگه پستونک و جق جقه جاشو به کامپیوتر و موبایل و ماشین داده
اما چرا من عوض شدم
چرا تا بابام می گه حااااااااااامد دنبال این می گردم تا یه خالی ببندم
چرا مثل قبل که بابام می گفت حامد
من با گریه بغلش می کردم می گفتم بابایی رو میزیو کشیدم گلدون افتاد شکست ترسیدم
نمی تونم بابامو بغل کنم
آخی حالا داره گریم می گیره
می دونی حسرت این رو دارم تا یه بهانه پیدا کنم بابامو بغل کنم
خیلی جالبه نه!
من هنوز همونم بابامم همونه اما .......
کوروش جان دستت درد نکنه
خب منم بزارید شروع کنم و یکمی درد و دل کنم
اون اوایل که فقط بلد بودم گریه کنم
آخرش چی می شد
یا جامو عوض می کردن یا بهم شیر میدادن
بعد قضیه عوض شد این دفه گریه کردم یه چیز خوشگل بهم دادن
خیلی باحال بود تکونش می دادی صدا می داد
خب حالا این دفعه گریه کنم چی میشه !!!!!
دیگه مثل اون موقع ها گریم نمیاد نمی دونم چرا اما خجالت می کشم
آهان پیدا کردم
مامااااااااااااااااااااااااااااااااااان من این غذا رو دوست ندارم
و...
خب خب
خب خیلیش رو فاکتور گرفتم
حالا با این سن
گریه
واقعا آرزوشو دارم که بتونم با یه دل سیر گریه کنم
به خدا عقده شده برام
دیگه وقتی می خوام بگم مامان این و بابا اونو می خوام
بنظرم عجیب میاد
یه جورایی خجالت می کشم
چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مگه پدر مادرم عوض شدن؟
شاید من یکی دیگم
اما منم همونم
پس چی
آره شاید دیگه پستونک و جق جقه جاشو به کامپیوتر و موبایل و ماشین داده
اما چرا من عوض شدم
چرا تا بابام می گه حااااااااااامد دنبال این می گردم تا یه خالی ببندم
چرا مثل قبل که بابام می گفت حامد
من با گریه بغلش می کردم می گفتم بابایی رو میزیو کشیدم گلدون افتاد شکست ترسیدم
نمی تونم بابامو بغل کنم
آخی حالا داره گریم می گیره
می دونی حسرت این رو دارم تا یه بهانه پیدا کنم بابامو بغل کنم
خیلی جالبه نه!
من هنوز همونم بابامم همونه اما .......
DjHB- کاربر ویژه
- تعداد پستها : 655
Registration date : 2008-07-10
رد: گفته هاي دل...
این اماي آخری همیشه کار رو خراب میکنه...
امیدوارم که خدا پدرتو برات حفظ کنه. بعضی از ماها که سعادت حضور پدرمان ازمون گرفته شده خوب میدونیم که وقت تنگ است. به هر بهانه اي که شده بابا رو بغل کن و از استشمام بوي پدرانه اش با هزاران خاطره ي زیباي کودکي و نوجوانی و بزرگسالی، عزم زندگی کسب کن.
در دوران رشد و نمو، خصوصا اواخر نوجوانی و اوایل جوانی، پدران و پسران کمی از هم فاصله میگیرند. برای اینکه این فاصله زیاد نشه باید سریع عمل کرد و زود جنبید.
دنیا با تمام زیبایی هاش گاهی اوقات خیلی بی رحمه.
امیدوارم که خدا پدرتو برات حفظ کنه. بعضی از ماها که سعادت حضور پدرمان ازمون گرفته شده خوب میدونیم که وقت تنگ است. به هر بهانه اي که شده بابا رو بغل کن و از استشمام بوي پدرانه اش با هزاران خاطره ي زیباي کودکي و نوجوانی و بزرگسالی، عزم زندگی کسب کن.
در دوران رشد و نمو، خصوصا اواخر نوجوانی و اوایل جوانی، پدران و پسران کمی از هم فاصله میگیرند. برای اینکه این فاصله زیاد نشه باید سریع عمل کرد و زود جنبید.
دنیا با تمام زیبایی هاش گاهی اوقات خیلی بی رحمه.
کورش- کاربر انجمن
- تعداد پستها : 233
Age : 59
Registration date : 2008-08-28
رد: گفته هاي دل...
ممنون کورش جان
نوشتن تنها چیزی هست که به نظرم میشه احساسات رو راحت توش بیان کرد
نوشتن تنها چیزی هست که به نظرم میشه احساسات رو راحت توش بیان کرد
DjHB- کاربر ویژه
- تعداد پستها : 655
Registration date : 2008-07-10
رد: گفته هاي دل...
باز چهارشنبه شد...
باز سال تحصیلی جدید...
باز صبح...
باز شب...
دوباره کار و تلاش...
صبح به خیر...
کدوم پرونده؟
باشه، چشم...
وقت ناهار شد؟
بعدازظهر باید کار رو تحویل بدم؟!
قسط بانک دیر شد...
قسط شهریه مدرسه رو چکار کنم؟
ماشین خراب شده؟
کفش نداره؟
فیش حقوقی بالاخره اومد...
چی؟!!! چرا مریض شد؟
آخه خدا چند تا با هم؟
باز سال جدید...
باز صبح...
باز شب...
باز نوازش و دلداری...
شب خوش...
باز سال تحصیلی جدید...
باز صبح...
باز شب...
دوباره کار و تلاش...
صبح به خیر...
کدوم پرونده؟
باشه، چشم...
وقت ناهار شد؟
بعدازظهر باید کار رو تحویل بدم؟!
قسط بانک دیر شد...
قسط شهریه مدرسه رو چکار کنم؟
ماشین خراب شده؟
کفش نداره؟
فیش حقوقی بالاخره اومد...
چی؟!!! چرا مریض شد؟
آخه خدا چند تا با هم؟
باز سال جدید...
باز صبح...
باز شب...
باز نوازش و دلداری...
شب خوش...
کورش- کاربر انجمن
- تعداد پستها : 233
Age : 59
Registration date : 2008-08-28
صفحه 1 از 1
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد
الخميس أكتوبر 02, 2008 2:17 pm من طرف diana86ir
» رمان پريچهر اثر م. مودب پور
الخميس أكتوبر 02, 2008 1:48 pm من طرف diana86ir
» نهضت سواد اموزي ايرانيان
الثلاثاء سبتمبر 30, 2008 7:57 pm من طرف hosein
» چاق سلامتي
الثلاثاء سبتمبر 30, 2008 7:56 pm من طرف hosein
» ادرس هاي جديد سايت
الجمعة سبتمبر 26, 2008 9:03 pm من طرف Soheil
» قهوه خانه بابا شهاب
الجمعة سبتمبر 26, 2008 3:01 pm من طرف کورش
» معرفي و اشنايي با اعضا
الجمعة سبتمبر 26, 2008 2:59 pm من طرف کورش
» آدرس جديد انجمن
الجمعة سبتمبر 26, 2008 5:46 am من طرف Joker_HL
» درووووووووووووووووووووووووووووووووغ دات کام
الجمعة سبتمبر 26, 2008 5:14 am من طرف Joker_HL
» پوست ومو
الخميس سبتمبر 25, 2008 3:33 pm من طرف b@b@k
» روان شناسي و مشاوره (کليه مسائل مربوط )
الخميس سبتمبر 25, 2008 1:08 pm من طرف b@b@k
» مشورت کن ببين بقيه چي ميگن...(ب خ ش ا ز ا د)
الخميس سبتمبر 25, 2008 12:53 pm من طرف b@b@k
» اي کاش................
الخميس سبتمبر 25, 2008 12:44 pm من طرف b@b@k
» حرف دلتووو بگووو.امروز دلت چي ميخواد؟؟؟؟
الخميس سبتمبر 25, 2008 12:42 pm من طرف b@b@k
» ارتباط با مديران انجمن ( پيشنهادات و انتقادات )
الخميس سبتمبر 25, 2008 12:13 pm من طرف farzad