سيد محمد خاتمي: مفتخرم ايراني هستم و ايراني خواهم ماند

سید محمد خاتمی در سخنرانی کهگیلویه و بویر احمد:
مفتخرم ایرانی هستم و ایرانی خواهم ماند
--------------------------------------------------------------
سیّد محمّد خاتمی که در جمع فعالان سیاسی و اجتماعی استان کهگیلویه و بویر احمد سخن می گفت با اشاره به موانع استقرار مردم سالاری تأکید کرد: نباید منتظر باشیم دیگران موانع را از سر راه ما بردارند. مردم باید به صحنه بیایند و اندک‌اندک موانع را کمرنگ کنند تا جمهوری اسلامی به معنی واقعی تحقق پیدا کند.‌

جریان سیاسی که نام اصلاح طلبی به خود گرفته باید همچنان در عرصه حضور فعال داشته باشد و معتقدم وجود این جریان به نفع ایران است و علی رغم جفاهایی که امروز هم به این جریان می شود نباید عرصه را خالی بگذارد. بسیاری از این جفاها و ناروا گویی ها از سوی کسانی انجام می شود که می‌خواهند خود را مطرح کنند یا به دنبال سوء استفاده از موضع گیری و واکنش ما هستند، اما باید هوشیار بود و با بی اعتنایی این افراد را از رسیدن به اهدافشان که همانا دفاع از خود در مقابل تهمت های ناروا است ناکام گذاشت. پرداختن به این مسائل همان چیزی است که غرض ورزان را خشنود می کند و بهترین راه حل این است که کریمانه از کنار این مسائل عبور کنیم. مؤمنین اگرچه ممکن است به ظاهر برای مقاطعی مورد ستم قرار بگیرند، اما خداوند مدافع مؤمنان است.

کسی که می خواهد به مردم خدمت کند نباید از تخریب ها بهراسد. کسانی که نامشان به‌ ناسزاگویی و درشت‌گویی معروف است در جامعه نفوذ کلام ندارد. اخیراً شنیده ام که گفته اند خاتمی در سازمان ملل از روح ایرانی دفاع کرد و دیگران از امام زمان (عج)؛
من با غرور از روح بلند ایرانی دفاع کرده و می‌کنم و مفتخرم که ایرانی هستم و همواره ایرانی خواهم ماند. به همین دلیل تلاش برای سربلندی ایران و بالا بردن حرمت ایرانی هدف من است و فکر می‌کنم یکی از موفقیت های نسبی دوران مسؤولیتم احساس حرمت ایران از هر قشر و طبقه‌ای در داخل و خارج از مرزهای ایران بود.

اولین باری که مسأله مهدویت در سازمان ملل مطرح شد، مربوط به اولین نطق من در سال 1377 در صحن سازمان ملل بود. اما در آن زمان مهدویت به زبانی مطرح شد که مورد توجه و حرمت قرار گرفت. من به این موضوع افتخار می کنم همانطور که دفاعم از روح ایرانی از زبان فردوسی در جمع ایرانیان آمریکا نیز نتایج مثبت قابل توجهی داشت.

سخنان من در سازمان ملل موجب برانگیخته شدن احساسات ضدایرانی چه در دنیای اسلام، چه در دنیای غرب نشد. طرح مسأله مهدویت در چارچوب ایده گفت‌وگوی تمدن‌ها مورد توجه سران حاضر در سازمان ملل متحد قرار گرفت. بسیاری از مراجع عظام و علمای بزرگ نیز از طرح مسأله مهدویت در سطح سازمان ملل و نتایج مثبت آن اظهار خرسندی نمودند. قضاوت در مورد اینکه درباره امام زمان (عج) و مهدویت چگونه و با چه زبانی و با چه شیوه‌ای باید سخن گفت موضوعی است که دیگران باید در مورد آن قضاوت کنند.

به اعتقاد من تجلّی روح ایرانی چهار جلوه دارد. یکتاپرستی ،حقیقت‌جویی،عدالت‌خواهی و در نهایت رواداری چهار مشخصه بارز روح ایرانی است و نشان می دهد روح ایرانی قادر است با وجود اختلاف نظرهایی که با دیگران دارد با آنها همزیستی کند. به همین دلیل است که عناصر بسیاری از فرهنگ‌ها را می توان در فرهنگ ایرانی جستجو کرد. فرهنگ ایرانی فرهنگ سعه صدر در مقابل سایر فرهنگ‌ها است و ایرانی بی آنکه هویت خود را از دست بدهد، به تبادل فرهنگی با جهان پرداخته است.

چرا در ایران اهل‌بیت علیهم السلام نه تنها برای شیعیان، بلکه برای اهل تسنن ایرانی و حتی مسیحیان، کلیمیان و زرتشتیان ایران هم از جایگاه رفیعی برخوردارند؟ این روح بلند ایرانی است، روح حقیقت جو و عدالت جویی که در مقابل مظاهر و مصادیق حقیقت و عدالت یعنی امیرالمؤمنین علی (ع) و فرزندان او سر خضوع فرود می آورد.

چرا نباید از این روح دفاع شود؟ چه کسانی می‌خواهند روح ایرانی را مقابل اسلام و ارزش‌های اسلامی جلوه دهند؟ کسانی که می خواهند تصویر اسلام تصویری انعطاف ناپذیر و توأم با خشونت نسبت به انسان و حقوق او باشد. اینها بدون شک اسلام را نمی شناسند. این گروه نه تنها با روح ایرانی مخالف اند، بلکه با انسانیت هم در تضاد اند و چنین برداشت و تصویری از اسلام‌ در ایران و در انقلاب اسلامی مردم ایران جایگاهی نداشته و نباید اجازه داد در جمهوری اسلامی نیز جایگاه و پایگاهی پیدا کند. اگر این بینش و گرایش منحرف بخواهد خود را به عنوان اسلام معرفی کند باید با جدیت جلوی این تفکر ایستاد و اجازه نداد انقلاب اسلامی و روح ملّت بزرگ ایران به نفع یک جریان که هم با انقلاب اسلامی و هم با روح بلند ایرانی در تضاد است مصادره شود.

دیدگاههای تنگ و تاریک در جمهوری اسلامی کوچکترین جایگاه و پایگاهی نداشته و روح عدالت خواه، حقیقت‌جو و مداراطلب ایرانی همواره از جمهوری اسلامی دفاع می کند.
آیا در اسلام معرفی شده از سوی انقلاب ما مردم نیازمند قیم هستند یا خدمتگزار. اسلامی که جریان انقلاب ما برپایه آن شکل گرفت و امام (ره) آن را نمایندگی می‌کردند و مردم با دل و جان آن را پذیرفتند، مردم را رشید می‌دید و هرگز به دنبال قیّم برای مردم نبود. خداوند هدف بعثت پیامبر انش را قیام برای برقراری عدل خوانده است، نه اینکه قیم دیگران باشند تا عدل به آنها تحمیل شود.

چنین دیدی بر انقلاب اسلامی ما حاکم بود و با استقرار جمهوری اسلامی این دیدگاه مترقی اسلام در قالب نظام حکومتی مستقر شد. منشاء قدرت در نظام اسلامی مردم هستند. باید ابتدا دیدگاه ها به روشنی مشخص شود. باید به درستی مشخص کنیم که آیا ما قیم مردم هستیم؟ یا می‌خواهیم مردم قیم داشته باشند؟ یا اینکه می‌خواهیم مردم رشد کنند و خودشان سرنوشت خویش را با آگاهی در دست بگیرند؟ کسانی که به قدرت می‌رسند باید نماینده مردم و خدمتگزار آنان باشند. مردم هم اگر به هر دلیلی روزی تصمیم گرفتند که آنها را کنار بگذارند باید بتوانند فرد دیگری را برگزینند.
باید بر روی دیدگاه درست پافشاری کرد. حاکمان قیم مردم نیستند، بلکه خدمتگزار مردم اند. مردم به آنها رأی داده‌اند و تا معیار‌های اسلامی و اخلاق دینی مورد قبول جامعه ارائه شود. لذا حکومت موظف است این معیار‌ها را رعایت کند، اما متأسفانه در خیلی از جاها این مسأله رعایت نمی‌شود.

رئیس جمهوری سابق ایران ادامه داد: در دولت قبل در صدد پایدار کردن اخلاق در جامعه بودیم، اما شاهد هستید که کسانی به نام انقلاب و به نام اسلام تا چه حد بد اخلاقی را در جامعه رواج دادند؟ آیا در جایی که در مقابل یک انحراف و گناه فرعی عکس‌العمل نشان داده می‌شود در مورد گناهان بزرگ و بدخلقی‌های زشت هم حساسیت هست یا به عکس این اعمال ترویج می‌شود؟ ما در مقابل گناهان بسیار بزرگ از جمله تخریب، تهمت و بدتر از همه دروغ گفتن به مردم باید حساس باشیم. در حکومتی که برپایه معیار‌های اسلامی عمل می کند هرکس باید در مقابل اصول مسؤول باشد. اگر اصول را فراموش کنیم امکان اینکه پیاده کردن فروع در جامعه نیست. اگر ما خودمان بر مبنای اخلاق رفتار کنیم، با مردم راستگو باشیم و خدمتگزار واقعی مردم باشیم، مردم بیشتر به ارزش‌ها علاقمند و پایبند می‌شوند. خدمتگزاری فراهم آوردن زمینه بیشتر حضور دولت و مشارکت مردم در عرصه اقتصاد و در عرصه سیاست و اجتماع است و اگر گفته می شود که بخش خصوصی باید فعال و تقویت شود تا همه نیازهای مردم توسط خود مردم برآورده شود یا اگر گفته می شود که نباید سرمایه نسل های آینده را به یکباره مصرف کرد، اینها همه دغدغه های انجام وظیفه خدمتگزاری است.

مبادا تصور شود که دموکراسی یعنی اینکه قرار است شب بخوابیم، صبح سفره‌ای پهن کنند بگویند بفرمایید سر سفره. دموکراسی مردم‌سالاری است که پایه‌اش خود مردم هستند.
دست کردن در جیب ملت و به این و آن دادن سرمایه ملی مشکلی از مردم ما حل نمی‌کند. ما باید زمینه حضور مردم در عرصه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مدیریت جامعه را فراهم آوریم. در این صورت است که ما اسلام و روح ایرانی را در جامعه استقرار داده‌ایم.

مردم ایران مردم رشیدی هستند، اما باید متوجه باشند صاحبان اصلی انقلاب و کشور آنها هستند. این مردم هستند که باید رأی بدهند و خودشان باید از رأیشان دفاع کنند. ممکن است راه‌های مشارکت بسته شود و آن‌گونه که مردم دلشان می‌خواهد یا در سطح وسیعی نتوانند حضور داشته باشند زیرا به هر حال ایستگاه‌های کنترلی وجود دارد که نگاه قیمومیتی به جامعه دارد و ممکن است جامعه را محروم کند، اما این به معنی عدم حضور نیست.

در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی دیدیم که از اصلاح‌طلب ها در سراسر کشور تنها حدود یکصد نفر تأیید صلاحیت شدند، در حالی که بسیاری از چهره‌های شاخص را به بهانه های گوناگون از حضور در صحنه رقابت بازداشتند. بیش از 50 نفر از آنها در مجلس رأی آوردند. آیا اگر برای 290 حوزه امکان رقابت آزاد فراهم بود، امروز نتیجه امر همین بود؟
باید شرایطی فراهم شود که مردم بیشتردر عرصه حضور داشته باشند. زمانی که محدودیت ایجاد می شود، باید بازخواست شود که آیا نمایندگان مردم، نماینده واقعی مردم اند یا با چند واسطه نماینده مردم هستند.

اگر مردم خود بیدار باشند و هوشیارانه بازخواست کنند در این صورت حتی اگر محدودیت‌هایی باشد بسیاری از امور مطابق خواست مردم پیش خواهد رفت. مردم باید در صحنه باشند تا دولت یا نماینده مجلس یا وزیر احساس کند زیرنظر مردم است و مورد بازخواست مردم. همین‌ سبب می‌شود تا حدودی خواست مردم تحقق یابد.

کسانی که می خواهند وارد عرصه رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری شوند باید سعی کنند انتخابشان نزدیک به معیارهایشان باشد. نتیجه انتخابات هم هرچه شد منتخب مردم در مقابل همه مردم مسؤول است و مردم هم ‌باید با شجاعت این مسؤولیت را مطالبه کنند. مردم باید بخواهند، بازخواست کنند، بگویند که ما چه می‌خواستیم و اولویت با چیست. نباید احساس کنند که انتخاباتی برگزار شد و دیگر کار از دست مردم بیرون رفته است. حضور مردم بدین معناست که مردم نسبت به تمامی مسائلی که در کشور می‌گذرد ناظر بوده و نسبت به آنچه در عرصه مدیریت کشور می‌گذرد بی‌تفاوت نباشند.

صحبت از ایران و ایرانی است آن هم در جمعی که نماینده یکی از خالص ترین و مخلص ترین اقوام ایرانی است. کهگیلویه و بویراحمد در قلب ایران قرار گرفته و روح ایرانی را می توان به خوبی در این خطه دریافت. یکی از افتخارات مردم کهگیلویه و بویراحمد این است که در تاریخ از جمله نمایندگان روح ایرانی بوده اند و اگر نگوییم تجلی روح ایرانی در این خطه بیش از همه جاست، باید اقرار کنیم که کهگیلویه و بویراحمد یکی از بخش‌هایی است که می‌توان در آنجا خالص‌تر، بهتر، برجسته‌تر و روشن‌تر معیارها و برجستگی‌های روح بلند ایرانی را به نظاره نشست.

ممنون از تو فرزاد جان ، خیلی خوب و قشنگ نوشته شده

www.khatami.ir

از اين به بعد ميخوام تاپيكي در مورد اصلاح طلبان ايجاد كنم البته با اجازه و كمك مدير تالار

در خدمتم

پس چی شد فرزاد شروع کن