Iranian Forums
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.
المواضيع الأخيرة
» كتاب هاي در خواستي
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالخميس أكتوبر 02, 2008 2:17 pm من طرف diana86ir

» رمان پريچهر اثر م. مودب پور
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالخميس أكتوبر 02, 2008 1:48 pm من طرف diana86ir

» نهضت سواد اموزي ايرانيان
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالثلاثاء سبتمبر 30, 2008 7:57 pm من طرف hosein

» چاق سلامتي
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالثلاثاء سبتمبر 30, 2008 7:56 pm من طرف hosein

» ادرس هاي جديد سايت
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالجمعة سبتمبر 26, 2008 9:03 pm من طرف Soheil

» قهوه خانه بابا شهاب
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالجمعة سبتمبر 26, 2008 3:01 pm من طرف کورش

» معرفي و اشنايي با اعضا
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالجمعة سبتمبر 26, 2008 2:59 pm من طرف کورش

» آدرس جديد انجمن
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالجمعة سبتمبر 26, 2008 5:46 am من طرف Joker_HL

» درووووووووووووووووووووووووووووووووغ دات کام
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالجمعة سبتمبر 26, 2008 5:14 am من طرف Joker_HL

» پوست ومو
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالخميس سبتمبر 25, 2008 3:33 pm من طرف b@b@k

» روان شناسي و مشاوره (کليه مسائل مربوط )
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالخميس سبتمبر 25, 2008 1:08 pm من طرف b@b@k

» مشورت کن ببين بقيه چي ميگن...(ب خ ش ا ز ا د)
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالخميس سبتمبر 25, 2008 12:53 pm من طرف b@b@k

» اي کاش................
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالخميس سبتمبر 25, 2008 12:44 pm من طرف b@b@k

» حرف دلتووو بگووو.امروز دلت چي ميخواد؟؟؟؟
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالخميس سبتمبر 25, 2008 12:42 pm من طرف b@b@k

» ارتباط با مديران انجمن ( پيشنهادات و انتقادات )
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Emptyالخميس سبتمبر 25, 2008 12:13 pm من طرف farzad

أفضل 10 أعضاء في هذا المنتدى
farzad
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_rcapسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Voting_barسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_lcap 
شهاب
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_rcapسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Voting_barسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_lcap 
hosein
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_rcapسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Voting_barسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_lcap 
black night
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_rcapسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Voting_barسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_lcap 
sara
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_rcapسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Voting_barسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_lcap 
DjHB
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_rcapسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Voting_barسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_lcap 
Aliakbar
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_rcapسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Voting_barسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_lcap 
Soheil
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_rcapسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Voting_barسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_lcap 
Joker_HL
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_rcapسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Voting_barسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_lcap 
stylish353
سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_rcapسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Voting_barسخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Vote_lcap 

جستجو
 
 

نتائج البحث
 


Rechercher بحث متقدم

تدفق ال RSS




سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت

+2
sara
Soheil
6 مشترك

اذهب الى الأسفل

سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Empty سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت

پست من طرف Soheil الإثنين أغسطس 11, 2008 6:40 pm

بنام خداوند جان و خرد
فردوسی، ابوالقاسم منصوربن حسن
شاعر حماسه سرا
سال و محل تولد: 329/330 - طوس مشهد
سال و محل وفات: 411/طوس مشهد
Soheil
Soheil
مدیریت فنی سایت
مدیریت فنی سایت

تعداد پستها : 453
Age : 39
آدرس پستي : hapuooo@gmail.com
Registration date : 2008-07-08

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Empty رد: سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت

پست من طرف Soheil الإثنين أغسطس 11, 2008 6:41 pm

زندگينامه: حكيم‌ ابوالقاسم‌ فردوسي‌ (329 ـ 411 ه. ق) حكيم‌ ابوالقاسم‌ منصور بن‌ حسن‌ موسوم‌ به‌ ابوالقاسم‌ فردوسي‌ طوسي‌ بزرگ‌ترين‌ شاعر حماسه‌سراي‌ ايران‌ است‌ كه‌ بقولي‌ همانند او را تاكنون‌ مادر فلك‌ نزاييده‌ است‌. مقام‌ فردوسي‌ در زنده‌ نمودن‌ تاريخ‌ ايران‌ و داستان‌هاي‌ ملي‌ وحماسي‌ ايران‌ زمين‌ و همچنين‌ دميدن‌ نفسي‌ تازه‌ به‌ زبان‌ ادب‌ فارسي‌ بسيار شامخ‌ است‌ و از اين‌ روي‌ او را شاعر ملي‌ ايران‌ خوانده‌اند. زندگي‌ اين‌ دانشمند برجسته‌ همچون‌ ساير نام‌آوران‌ چيره‌ دست‌ فرهنگ‌ و ادب‌ ايران‌ در هاله‌اي‌ ازابهام‌ و افسانه‌ فرو رفته‌ است‌; براساس‌ روايت‌ چهار مقاله‌ كه‌ كهن‌ترين‌ منبع‌ تاريخي‌ از لحاظ نزديكي‌ به‌ دوران‌ حيات‌ حكيم‌ به‌ شمار مي‌رود فردوسي‌ از خاندان‌ دهقانان‌ ايراني‌ و از اهالي‌ و دهكده‌ باژ از ناحيه‌ طابران‌ طوس‌ بود. دهقانان‌در آن‌ روزگار زمينداران‌ كوچكي‌ به‌ شمار مي‌رفتند كه‌ به‌ فرهنگ‌ فارسي‌ عشق‌ مي‌ورزيدند و نسل‌ به‌ نسل‌ آن‌ را انتقال‌ مي‌دادند و فردوسي‌ نيز كه‌ از نسل‌ اين‌ ايرانيان‌ اصيل‌ به‌ شمار مي‌رفت‌ همچون‌ پيشينيان‌ خود درصدد حفظ ارزشهاي‌ ملي‌ ايران‌ بود. حكيم‌ در اوايل‌ زندگي‌ خود از تمكن‌ مالي‌ قابل‌ ملاحظه‌اي‌ برخوردار بود و علاوه‌ بر اينكه‌ در باغ‌ بزرگي‌ در طابران‌ طوس‌ اقامت‌ داشته‌ و خدم‌ و حشم‌ نيز داشته‌ است‌ داراي‌ زمين‌ زراعي‌ بود كه‌ درآمد زندگي‌ آسوده‌ و راحت‌ خود را از طريق‌ آن‌ ملك‌ تأمين‌ مي‌نمود.
در آن‌ عهد سرزمين‌ كهنسال‌ ايران‌ بتدريج‌ زمينه‌هاي‌ استقلال‌ خود را فراهم‌ مي‌آورد و حكومت‌هاي‌ محلي‌ كه‌ در مناطق‌ مختلف‌ سرزمين‌ ما بويژه‌ شرق‌ ايران‌ بوجود آمده‌ بودند پرچمدار اين‌ نهضت‌ بزرگ‌، كه‌ يكي‌ از بخش‌هاي‌ آن‌ توسعه‌ و غناي‌ زبان‌ فارسي‌ بود، به‌ شمار مي‌رفتند. در راستاي‌ اين‌ تلاش‌ گسترده‌ براي‌ تجديد حيات‌ ملي‌ و ادبي‌ ايران‌، در اوسط قرن‌ چهارم‌ هجري‌ قمري‌ تلاش‌هايي‌ جدي‌ براي‌ گردآوري‌داستان‌هاي‌ ملي‌ و باستاني‌ صورت‌ گرفت‌ و چند شاهنامه‌ ناتمام‌ نيز كه‌ اين‌ داستان‌ها را در قالبي‌ از اشعار تنظيم‌ كرده‌ بودند بوجود آمد. حكيم‌ ابوالقاسم‌ فردوسي‌ در جواني‌ و در روزگار زندگي‌ آسوده‌ و فارغ‌ البال‌ خود در طابران‌ طوس‌ دل‌ در سوداي‌ شعر و شاعري‌ داشت‌ و در ايام‌ فراغت‌ و صفا اشعاري‌ سرايش‌ مي‌داد. وي‌ ظاهرا در 35 سالگي‌ و شايد هم‌ در 40 سالگي‌ به‌ حكم‌ عشق‌ و علاقه‌اي‌ كه‌ به‌ زنده‌ ساختن‌ تاريخ‌ كهن‌ و پرافتخار ايران‌ داشت‌ كار سترگ‌ خود را آغاز كرد كه‌ تا پايان‌ عمر پرافتخارش‌ نيز تداوم‌ يافت‌. از ميزان‌ دانش‌ و نحوه‌ سوادآموزي‌ حكيم‌ اطلاع‌ چنداني‌ در دست‌ نيست‌ ولي‌ به‌ حكم‌ آنكه‌ در شاهنامه‌ اطلاعات‌ فراواني‌ در باب‌ ادبيات‌ عربي‌، شعر و ادب‌ پارسي‌، تاريخ‌، فلسفه‌، كلام‌،حديث‌ و قرآن‌ ارائه‌ نموده‌ است‌ مشخص‌ مي‌گردد كه‌ حكيم‌ فردوسي‌ در اوان‌ زندگي‌ خويش‌ مطالعات‌ فراوان‌ كرده‌ است‌ و احوال‌ امم‌ و امثال‌ و حكم‌ را خوانده‌ و با معارف‌ اسلامي‌ بخصوص‌ با قرآن‌ آشنايي‌ كامل‌ داشته‌ است‌. حكيم‌ظاهرا به‌ زبان‌ پهلوي‌ ساساني‌ و فنون‌ جنگ‌ و رزم‌ نيز آگاه‌ بوده‌ است‌. استاد طوس‌ در موقعيت‌ بسيار خطير و حساسي‌ به‌ سرودن‌ شاهنامه‌ و نظم‌ داستانهاي‌ پهلوانان‌ ايراني‌ همت‌ گماشت‌، چرا كه‌ هر چند سلطه‌ اعراب‌ بر ايران‌ بويژه‌ بخش‌ شرقي‌ آن‌ بسيار ضعيف‌ شده‌ بود و چند حكومت‌ محلي‌ نيز همچون‌ سامانيان‌ و آل‌ بويهدر شرق‌ و مركز و شمال‌ ايران‌ بوجود آمده‌ بودند ولي‌ جنگ‌ و كمشكشهاي‌ داخلي‌ بين‌ اين‌ حكومت‌ها نشانه‌هايي‌ تلخ‌ بود بر زوال‌ و انحطاط اين‌ سلسله‌هاي‌ ملي‌ ايراني‌ و روي‌ كار آمدن‌ فاتحان‌ قدرتمند بيگانه‌. از اين‌ روي‌ فردوسي‌ كه‌ به‌ رسالت‌ عظيم‌ خود پي‌ برده‌ بود سعي‌ كرد مجموعه‌ عظيمي‌ فراهم‌ آورد كه‌ براي‌ هميشه‌ در خاطره‌ ايرانيان‌ باقي‌ ماند و تاريخ‌ و زبان‌ و هويت‌ و مليت‌ ايراني‌ را دوباره‌ زنده‌ كند.(1) وي‌ در ابتداي‌ كار بر سرمايه‌ خود و حمايت‌ تني‌ چند از دوستانش‌ همچون‌ حسين‌ قتيب‌ حاكم‌ طوس‌ و بزرگان‌ آن‌ ولايت‌ علي‌ ديلم‌ وبودلف‌ تكيه‌ كرد و حاكم‌ طوس‌ براي‌ تشويق‌ او، شاعر را از پرداخت‌ ماليات‌ معاف‌ نمود. تلاش‌ بي‌وقفه‌ حكيم‌ در مرحله‌ اول‌ آن‌ بيست‌ سال‌ تمام‌ به‌ درازا كشيد و وي‌ زماني‌ موفق‌ به‌ سرايش‌ اكثر داستان‌هاي‌ شاهنامه‌ گشت‌ كه‌ چند سال‌ از سقوط سلسله‌ ايراني‌ سامانيان‌ بدست‌ تركان‌ قراخاني‌ آل‌ افراسياب‌ و سلطان‌ محمود غزنوي‌ مي‌گذشت‌. تاريخ‌ پايان‌ رسانيدن‌ شاهنامه‌ را سال‌ 400 ه.ق‌ دانسته‌اند و براساس‌ گفته‌هاي‌ حكيم‌ كه‌ از لابه‌لاي‌ اشعار او مشهود است‌ حكيم‌ در طول‌ اين‌ مدت‌ دراز سختي‌هاي‌ فراواني‌ را متحمل‌ گشت‌ و ضربات‌ فراواني‌ را هم‌ از جنبه‌ مادي‌ و معيشتي‌ وهم‌ از لحاظ روحي‌ پذيرا گرديد كه‌ مهمترين‌ آن‌ درگذشت‌ پسر جوان‌ و برومندش‌ بود كه‌ پير طوس‌ را سخت‌ درهم‌ شكست‌ و غمگين‌ و افسرده‌ ساخت‌. شاعر كه‌ در اين‌ سالها با عسرت‌ و تنگدستي‌ همراه‌ و همراز بود پس‌ از اتمام‌ شاهكار بزرگ‌ خود به‌ ناچار و براي‌ گذراندن‌ زندگي‌ خود رو به‌ دربار سلطان‌ محمود غزنوي آورد و با عرضه‌ شاهنامه‌ خويش‌ نظر سلطان‌ رابه‌ سوي‌ آن‌ جلب‌ نمود. سلطان‌ محمود پادشاهي‌ ترك‌ زبان‌ و بي‌علاقه‌ به‌ تاريخ‌ و فرهنگ‌ ايران‌ بود ولي‌ در ابتداي‌ كارحكيم‌ را بنواخت‌ و او را مورد نوازش‌ خود قرار داد و در شرايطي‌ كه‌ در تلاش‌ بود تركان‌ آل‌ افراسياب‌، متحدان‌ پيشين‌ خود در برانداختن‌ سامانيان‌، را از قلمرو حكومت‌ خويش‌ بيرون‌ راند تلاش‌ كرد از كتاب‌ شاهنامه‌ براي‌ تهييج‌ احساسات‌ ملي‌ ايرانيان‌ عليه‌ تركان‌ آل‌ افراسياب‌ (كه‌ مطابق‌ روايات‌ ملي‌ ايران‌ از نژاد تورانيان‌ به‌ شمار مي‌رفتند) بهره‌ جويد. سلطان‌ محمود پس‌ از مدتي‌ موفق‌ به‌ شكست‌ آنها شد و لذا روي‌ خوشي‌ به‌ فردوسي‌ نشان‌ نداد و البته‌ بدگويي‌ مخالفان‌ و حاسدان‌ به‌ حكيم‌ نيز بي‌تأثير نبود و آنان‌ پير طوس‌ را رافضي‌ خواندند و از تعصب‌ شاه‌ سني‌ متعصب‌ عليه‌ فردوسي‌ شيعي‌ به‌ نفع‌ خود بهره‌برداري‌ كردند. تلاش‌ خواجه‌ حسن‌ ميمندي وزير بافرهنگ‌ شاه‌ نيز به‌ ثمر ننشست‌. سلطان‌ محمود پس‌ از ملاحظه‌ هفت‌ مجلد بزرگ‌ شاهنامه‌ مشتمل‌ بر شصت‌ هزار بيت‌ نغز و دلكش‌ و حماسي‌ دستور داد معادل‌ همين‌ مقدار معين‌ در ازاي‌ هر يك‌ بيت‌ يك‌ درهم‌(2) به‌ شاعر بدهند واين‌ توهيني‌ بزرگ‌ بود براي‌ سخن‌سراي‌ بزرگ‌ طوس‌ چرا كه‌ او بخوبي‌ به‌ قدر و قيمت‌ شاهكار بزرگ‌ خود آگاه‌ بود.فردوسي‌ مأيوس‌ و سرشكسته‌ از دربار سلطان‌ محمود به‌ گرمابه‌اي‌ رفت‌ و پس‌ از آن‌ كه‌ بيرون‌ آمد فقاعي‌ خورد وصله‌ سلطان‌ را در كمال‌ بي‌اعتنايي‌ به‌ حمامي‌ و مرد فقاع‌ فروش‌ بخشيد و در كسوتي‌ ناشناس‌ از بيم‌ خشم‌ شاه‌ از غزنه‌ گريخت‌. جاسوسان‌ خبر بخشش‌ صله‌ سلطان‌ را به‌ دو فرو مايه‌ كه‌ نشان‌ از بي‌اعتنايي‌ شاعر بزرگ‌ ايران‌ به‌ جاه‌ وجلال‌ و مقام‌ سلطان‌ غزنه‌ داشت‌ به‌ اطلاع‌ محمود رساندند و در پي‌ شاعر روانه‌ شدند. فردوسي‌ نيز كه‌ از خشم‌ و غرورسلطان‌ محمود آگاه‌ بود چندي‌ در هرات‌ اقامت‌ گزيد و سپس‌ از آنجا به‌ نزد شهريار بن‌ شروين‌ حاكم‌ طبرستان‌ كه‌ ايراني‌ پاك‌ نژادي‌ بود رفت‌ و هجويه‌اي‌ صد بيتي‌ نيز عليه‌ محمود سرود. شهريار حكيم‌ را سخت‌ گرامي‌ داشت‌ وهجويه‌ صد بيتي‌ او را نيز به‌ يكصد هزار درم‌ خريد و مانع‌ از انتشار آن‌ شد. استاد سخن‌ فارسي‌ سپس‌ رهسپار ديار خود گشت‌ و در گوشه‌ عزلت‌ و اندوه‌ در سال‌ 411 ه.ق‌ بدرود حيات‌ گفت‌. گويند سالها پس‌ از رانده‌ شدن‌ فردوسي‌ از دربار سلطان‌ محمود، شاه‌ در يكي‌ از لشكركشي‌هاي‌ خود به‌ هندوستان‌ به‌ ياد حكيم‌ مي‌افتد و پشيمان‌ از كرده‌ ناصواب‌خود دستور مي‌دهد مبلغ‌ شصت‌ هزار دينار طلا را با احترام‌ فراوان‌ به‌ منزل‌ فردوسي‌ در طوس‌ روانه‌ سازند ولي‌ هديه‌ سلطان‌ زماني‌ به‌ دروازه‌ طوس‌ رسيد كه‌ جنازه‌ حكيم‌ را از يكي‌ ديگر از دروازه‌هاي‌ آن‌ شهر تشييع‌ مي‌نمودند. صله‌ سلطاني‌ رابه‌ تنها يادگار فردوسي‌ دخترش‌ كه‌ همچون‌ پدر انساني‌ آزاده‌ و بلند طبع‌ بود سپردند ولي‌ او آن‌ را نپذيرفت‌ و شصت‌ هزار دينار وقف‌ ساختن‌ عمارت‌ رباط چاهه‌ كه‌ بر سر راه‌ طوس‌ به‌ نيشابور و مرو بود گشت‌.(3) جنازه‌ حكيم‌ نيز مورد جفاي‌ بدخواهانش‌ قرار گرفت‌ و شيخ‌ ابوالقاسم‌ گرگاني‌ از عالمان‌ قشري‌ و متعصب‌ به‌ حكم‌ اينكه‌ فردوسي‌ عمر خود را به‌ ستايش‌ پهلوانان‌ مجوس‌ گذرانيده‌ است‌، اجازه‌ دفن‌ او را در قبرستان‌ مسلمانان‌ نداد و از اين‌ روي‌ جسد شاعرگران‌ مايه‌ در باغ‌ طبران‌ كه‌ متعلق‌ به‌ خود فردوسي‌ بود دفن‌ گرديد.(4) بزرگ‌ترين‌ شاهكار پير فرهيخته‌ طوس‌ شاهنامه‌ او بودكه‌ با وجود گذشت‌ دهها قرن‌ همچون‌ سندي‌ از افتخاربرفراز گنبد رفيع‌ زبان‌ و ادب‌ فارسي‌ مي‌درخشد و همانگونه‌ كه‌ اشاره‌ شد فردوسي‌ با نگارش‌ اين‌ كتاب‌ ارزنده‌ و عظيم‌هويت‌ ملي‌ ايرانيان‌ را به‌ آنها باز شناساند و زبان‌ شيرين‌ فارسي‌ را نه‌ تنها از انحطاط نجات‌ داد بلكه‌ به‌ آن‌ اعتبار ورونق‌ وافري‌ بخشيد. اساس‌ شاهنامه‌ نويسي‌ يعني‌ توصيف‌ زندگي‌ شاهان‌ و پهلوانان‌ ايران‌ به‌ روزگاران‌ باستان‌ ايران‌ باز مي‌گردد و ظاهرا
Soheil
Soheil
مدیریت فنی سایت
مدیریت فنی سایت

تعداد پستها : 453
Age : 39
آدرس پستي : hapuooo@gmail.com
Registration date : 2008-07-08

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Empty رد: سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت

پست من طرف Soheil الإثنين أغسطس 11, 2008 6:41 pm

در دوره‌ هخامنشيان و ساسانيان كتابهايي‌ از اين‌ دست‌ موجود بوده‌ است‌. سنت‌ شاهنامه‌ نويسي‌ پس‌ از اسلام‌ و در دوره‌ حكومت‌ سامانيان‌ مجددا رونق‌ گرفت‌ و شاهنامه‌هايي‌ همچون‌ شاهنامه‌ مسعودي‌ مروزي‌، شاهنامه‌ ابوالمؤيد بلخي‌، شاهنامه‌ ابوعلي‌ بلخي‌ و شاهنامه‌ ابومنصوري‌ و شاهنامه‌ دقيقي‌ بوجود آمدند كه‌ ماخذ اين‌ شاهنامه‌ها همان‌ داستان‌هاي اوستايي و كتاب‌هاي‌ پهلوي‌ همچون‌ خوتاي‌نامك‌ (خداي‌ نامه‌) بوده‌ است‌. فردوسي‌در سال‌ 365 ه.ق‌ با مطالعه‌ اين‌ شاهنامه‌ها دل‌ به‌ نظم‌ شاهنامه‌اي‌ عظيم‌ كه‌ تمامي‌ داستان‌هاي‌ ملي‌ ايران‌ رادربرگيرد سپرد و تلاش‌ سترگ‌ خود را كه‌ مي‌رفت‌ ملتي‌ را به‌ شعر و قلم‌ زنده‌ نگاه‌ دارد آغاز نمود. در شاهنامه‌، حكيم‌ طوس‌ پس‌ از نعت‌ خداوند توصيف‌ دانش‌ و خرد و مدح‌ پيامبر اسلام‌(ص‌) و يارانش‌ از كيومرث‌ آغاز كرده‌ و پس‌ از نام‌ بردن‌ شرح‌ زندگي‌ پنجاه‌ پادشاه‌ داستاني‌ و تاريخي‌ و حالات‌ و رزم‌ و بزم‌ پهلوانان‌ و وزيران‌ آنان‌ كتاب‌ خود را با شكست‌ يزدگرد سوم‌ ساساني‌ و فتح‌ ايران توسط اعراب‌ به‌ پايان‌ مي‌رساند. داستان‌ پادشاهي‌ منوچهر و بيان‌ آغاز تمدن‌ بشر، ضحاك‌، كاوه‌ آهنگر، فريدون‌، سام‌، زال‌، رستم‌، نوذر، افراسياب‌، جنگ‌هاي‌ ايرانيان‌ و تورانيان‌،كيكاووس‌، هفت‌ خوان‌ رستم‌، سهراب‌، سياوش‌، كيخسرو، بيژن‌ و منيژه‌، ظهور زرتشت‌، اسكندر و اشكانيان‌ و ساسانيان‌ هر يك‌ از داستان‌هاي‌ بسيار زيبا، شيرين‌ و جذاب‌ شاهنامه‌ مي‌باشند كه‌ خواننده‌ را به‌ عمق‌ تاريخ‌ ملي‌ وحماسي‌ ايران‌ برده‌ و غرور و افتخارات‌ بزرگ‌ ايرانيان‌ را به‌ آنان‌ باز مي‌شناسانند. شاهنامه‌ اگرچه‌ در بادي‌ امر داستان‌رزمي‌ ايران‌ است‌ ولي‌ حكيم‌ فردوسي‌ در لابه‌لاي‌ اين‌ اشعار رزمي‌ معاني‌ باريك‌ و مطالب‌ عالي‌ فلسفي‌ و اجتماعي‌ واخلاقي‌ بسياري‌ را بيان‌ كرده‌ است‌ كه‌ جذابيت‌ اين‌ كتاب‌ بزرگ‌ را دو چندان‌ ساخته‌ است‌. نتيجه‌هاي‌ اجتماعي‌ واخلاقي‌ كه‌ سخن‌سراي‌ حكيم‌ از داستان‌هاي‌ شگفت‌ شاهنامه‌ گرفته‌ است‌ و سخنان‌ عبرت‌انگيز و پندهاي‌ سحرآميزي‌ كه‌ مي‌دهد هر يك‌ نشان‌ و گواهي‌ است‌ از اينكه‌ جهان‌ و شكوه‌ جهان‌ گذراست‌ و انسان‌ بايد در اين‌ عمردو روزه‌ دلاور و بخشنده‌ و فداكار و راستگو و دستگير و نيكوكار باشد. حكيم‌ طوس‌ از طريق‌ پندهايي‌ كه‌ از زبان‌ پهلوانان‌ و شاهان‌ و دانشمندان‌ مانند اندرز منوچهر و نوذر و كيخسرو به‌ ايرانيان‌ و وصيت‌ اين‌ شاه‌ به‌ گودرز و زال‌ ورستم‌ و... و سخنان‌ پرمغز بزرگمهر آورده‌ است‌ حكمت‌ عملي‌ را به‌ خوانندگان‌ خود آموخته‌ و آن‌ را سرمشقي‌ براي‌ زندگاني‌ بشر در نظر گرفته‌ است‌. سخن‌ سراي‌ بزرگ‌ ايران‌ همچنين‌ در شرح‌ گاه‌نشيني‌ و تاجگذاري‌ شاهان‌ بزرگي‌ همچون‌ ‌گشتاسب و شاپور و بهرام‌ و قباد و نوشيروان‌ و هرمز از زبان‌ آنان‌ به‌ نيايش‌ خداوند و ستايش‌ راستي‌ و گسترش‌ داد و دانش‌ پرداخته‌ و دستور زندگاني‌ توأم‌ با صلح‌ و آرامش‌ و عدالت‌ را كه‌ مي‌توان‌ براي‌ تمامي‌ جهانيان‌ سرمشق‌ قرار گيرد در اختيار انسان‌ها گذارده‌ است‌. حكيم‌ با وجود اينكه‌ شرح‌ رزم‌ و پيكار و دشمني‌هاي‌ اقوام‌ و ملل‌ را گفته‌ است‌ ولي‌ روح‌ بزرگ‌ او جهان‌ رابا نظر وحدت‌ ديده‌ است‌ و ستيزه‌جويي‌هاي‌ بشر را دليل‌ ناداني‌ آنان‌ برشمرده‌ است‌. او حقيقت‌ اديان‌ را مانند خود خداوند يكي‌ دانسته‌ است‌ و خصومت‌هاي‌ ملل‌ را بر سر دين‌ ابلهانه‌ توصيف‌ كرده‌ واز تفرقه‌هاي‌ بي‌مايه‌ مردم‌ با تأثر ياد نموده‌ است‌. با اين‌ حال‌ و عليرغم‌ احترام‌ فردوسي‌ به‌ اديان‌ ايران‌ باستان‌،فردوسي‌ ايمان‌ عميق‌ خود به‌ اسلام‌ و تعلقش‌ به‌ مذهب‌ تشيع‌ و اهل‌ بيت‌(ع‌) را بارها آشكار ساخته‌ است‌. پير طوس‌ در شاهكار بزرگ‌ خود احساسات‌ بشري‌ را با سخنان‌ زيبا و عبارتهاي‌ دلربا و دل‌انگيزي‌ تصوير و تعبير نموده‌ و نشان‌ داده‌ است‌ كه‌ در خلق‌ صحنه‌هاي‌ عاشقانه‌ نيز به‌ همان‌ ميزان‌ صحنه‌هاي‌ رزم‌ و نبرد تبحر و تسلط دارد. سخن‌ در باب‌ شاهنامه‌ و اهميت‌ آن‌ بسيار است‌ و دريغا كه‌ محدوديت‌ اين‌ مقال‌ اجازه‌ بحث‌ بيشتر را در اين‌ خصوص‌ نمي‌دهد. اين‌ ديوان‌ ارجمند شعر و ادب‌ فارسي‌ سند ملت‌ ماست‌ و داستانهاي‌ پهلوانان‌ ايراني‌ شاهنامه‌ به‌ تك‌ تك‌ ايرانيان‌ درس‌ شجاعت‌ و عفت‌ و فداكاري‌ و ميهن‌دوستي و وفا مي‌آموزد. شايد به‌ همين‌ دليل‌ است‌ كه‌ داستان‌هاي‌ اين‌ كتاب‌ جاوداني‌ با وجود گذشت‌ قرن‌ها و قرن‌ها هنوز در گوشه‌ و كنار ايران‌ از پايتخت‌ تا دورافتاده‌ترين‌ شهرها و روستاها در منازل‌ و قهوه‌خانه‌ها و چادرهاي‌ ايلات‌ و عشاير به‌ شيوه‌ نقالي‌ جاري‌ مي‌شود و مردم‌ ايران‌ را ازهر نژاد و طايفه‌ و دين‌ و مذهب‌ شيفته‌ روح‌ بلند و دلاوري‌هاي‌ پهلوانان‌ ايران‌ و عواطف‌ انساني‌ آنها مي‌نمايد. ابياتي‌ وي در شاهنامه‌ خود گوياي‌ بلندي‌ نظر و آزادگي‌ روح‌ فردوسي‌ و تسلط شگرف‌ او در آرايش‌ صحنه‌ها،گزينش‌ كلمات‌، تركيب‌ استادانه‌ اجزاي‌ جملات‌ و ارايه‌ تصاوير متناسب‌ با موضوع‌ و صور حسي‌ خيال‌ است‌. -----------------------------------------> 1- براساس‌ داستاني‌ مشهور كه‌ دولتشاه‌ سمرقندي‌ نيز در تذكره‌ خود از آن‌ ياد كرده‌ است‌ آغاز تأليف‌ شاهنامه‌ فردوسي‌ به‌ دوران‌ حكومت‌ سلطان‌ محمود غزنوي‌ و اقدام‌ او در زنده‌ نگهداشتن‌ داستان‌هاي‌ ملي‌ ايران‌ باز مي‌گردد. براساس‌ اين‌ افسانه‌ سه‌ شاعر بزرگ‌ دربار سلطان‌ محمود عنصري‌ و عسجدي‌ و فرخي‌، روزي‌ در غزنه‌ گردهم‌ نشسته‌ و سرگرم‌ گفتگو بودند. در اين‌ حال‌ مردي‌ بيگانه‌ از نيشابور بدان‌ جا رسيد و چنان‌ مي‌نمود كه‌ آهنگ‌ مجلس‌ آنان‌ دارد. عنصري‌ كه‌ از ورود اين‌ روستايي‌ بيگانه‌ دلخوش‌ نبود و او را مخل‌ مجلس‌ انس‌ مي‌ديد، گفت‌: (اي‌ برادر، ما شاعران‌ دربار شاهيم‌ و جز شاعران‌ هيچكس‌ را در اين‌ مجلس‌ راه‌ نيست‌. اينك‌ هر يك‌ از ما مصراعي‌ بر قافيه‌اي‌ يكسان‌ مي‌سرائيم‌. اگر تو نيز مصراع‌ چهارم‌ آن‌ رباعي‌ را ساختي‌ در جمع‌ ما تواني‌ بود.) فردوسي‌ (كه‌ همان‌ روستايي‌ بيگانه‌ بود) اين‌ امتحان‌ را پذيرفت‌، و عنصري‌ از روي‌ عمد قافيه‌اي‌ برگزيد كه‌ بگمان‌ وي‌ تنها سه‌ مصراع‌ بر آن‌ ميشد ساخت‌ و آوردن‌ مصراع‌ چهارم‌ ممكن‌ نبود. مصراع‌ اول‌ كه‌ عنصري‌ گفت‌ اين‌ بود: چو عارض‌ تو ما ه‌ نباشد روشن‌ / عسجدي‌ مصراع‌ دوم‌ را چنين‌ ساخت‌: مانند رخت‌ گل‌ نبود در گلشن‌ / فرخي‌ گفت‌: مژگانت‌ همي‌ گذر كند از جوشن‌/ و فردوسي‌ با اشاره‌ به‌ يكي‌ از افسانه‌هاي‌ قديم‌ كه‌ چندان‌ معروف‌ نبود، مصراع‌ چهارم‌ را بدينسان‌ آورد: مانند ستان‌ گيو در جنگ‌ پشن‌ / هنگامي‌ كه‌ حاضران‌ مجلس‌ در باره‌ تلميحي‌ كه‌ فردوسي‌ در اين‌ شعر آورده‌ بود استفسار كردند، وي‌ چنان‌ وقوفي‌ درباب‌ داستانها و افسانه‌هاي‌ قديم‌ ايران‌ از خود نشان‌ داد كه‌ عنصري‌ بنزد سلطان‌ محمود رفت‌ و گفت‌ كه‌ عاقبت‌ اكنون‌ كسي‌ پيدا شده‌ است‌ كه‌ مي‌تواند داستانهاي‌ ملي‌ را كه‌ بيست‌ يا سي‌ سال‌ پيش‌ دقيقي‌ براي‌ يكي‌ از شاهان‌ ساماني‌ آغاز نهاده‌ به‌ پايان‌ برد.در افسانه‌ بودن‌ اين‌ داستان‌ جاي‌ هيچگونه‌ شك‌ و ترديدي‌ نيست‌ چرا كه‌ فردوسي‌ در اوايل‌ سلطنت‌ محمود بخش‌ اعظم‌ شاهنامه‌ را به‌ پايان‌ رسانيده‌ بود و سالها پيش‌ از به‌ دنيا آمدن‌ محمود سرايش‌ منظومه‌ عظيم‌ خود را آغاز كرده‌ بود. 2- بعضي‌ از منابع‌ اين‌ مبلغ‌ را بيست‌ هزار سكه‌ نقره‌ دانسته‌اند ولي‌ ظاهرا شصت‌ هزار درهم‌ (سكه‌ نقره‌) صحيح‌تر است‌. 3- نظامي‌ عروضي‌ سمرقندي‌ در اين‌ ارتباط چنين‌ گفته‌ است‌: (در سنه‌ اربع‌ عشره‌ خمسمائه‌ به‌ نيشابور شنيدم‌ از امير معزي‌ كه‌ او گفت‌ از امير عبدالرزاق‌ شنيدم‌ به‌ طوس‌ كه‌ گفت‌، وقتي‌ محمود به‌ هندوستان‌ بود از آنجا بازگشته‌ بود، و وي‌ به‌ غزنين‌ نهاده‌ مگر در راه‌ او متمردي‌ بود و حصاري‌ استوار داشت‌ و ديگر روز محمود را منزل‌ بردر حصار او بود. پيش‌ او رسولي‌ بفرستاد كه‌ فردا بايد كه‌ پيش‌ آيي‌ و خدمتي‌ بياري‌، و بارگاه‌ ما را خدمت‌ كني‌، و تشريف‌ بپوشي‌ و بازگردي‌. ديگر روز محمود بر نشست‌ و خواجه‌ بزرگ‌ بر دست‌ راست‌ او همي‌ راند، كه‌ فرستاده‌ بازگشته‌ بود و پيش‌ سلطان‌ همي‌ آمد. سلطان‌ با خواجه‌ گفت‌، چه‌ جواب‌ داده‌باشد، خواجه‌ اين‌ بيت‌ فردوسي‌ را بخواند: اگر جز به‌ كام‌ من‌ آيد جواب/ من‌ و گرز و ميدان‌ وافراسياب‌ / محمود گفت‌: اين‌ بيت‌ كراست‌ كه‌ مردي‌ از او همي‌ زايد. گفت‌ بيچاره‌ ابوالقاسم‌ فردوسي‌ راست‌ كه‌ بيست‌ و پنج‌ سال‌ رنج‌ برد و چنان‌ كتابي‌ تمام‌ كرد و هيچ‌ ثمر نديد. محمود گفت‌ سره‌ كردي‌ كه‌ مرا از آن‌ يادآوري‌. كه‌ من‌ از آن‌ پشيمان‌ شده‌ام‌. آن‌ آزادمرد از من‌ محروم‌ ماند. به‌ غزنين‌ مرا ياد ده‌ تا او را چيزي‌ فرستم‌. خواجه‌ چون‌ به‌ غزنين‌ آمد بر محمود ياد كرد. سلطان‌ گفت‌ شصت‌ هزار دينار ابوالقاسم‌ فردوسي‌ را بفرماي‌ تا به‌ نيل‌ دهند و با شتر سلطاني‌ به‌ طوس‌ برند و از او عذر خواهند. خواجه‌ سالها بود تا در اين‌ بند بود. آخر آن‌ كار را چون‌ زر بساخت‌ و اشتر گسيل‌ كرد و آن‌ نيل‌ به‌ سلامت‌ به‌ شهر طبران‌ رسيد. از دروازه‌ رودبار اشتر در مي‌شد و جنازه‌ فردوسي‌ به‌ دروازه‌ رزان‌ بيرون‌ همي‌ بردند. در آن‌ حال‌ مذكري‌ بود در طبران‌، تعصب‌ كرد و گفت‌: من‌ رها نكنم‌ تا جنازه‌ او در گورستان‌ مسلمانان‌ برند، كه‌ او را فضي‌ بود. و هرچه‌ مردمان‌ بگفتند با آن‌ دانشمند در نگرفت‌. درون‌ دروازه‌ باغي‌ بود از آن‌ فردوسي‌. او را در آن‌ باغ‌ دفن‌ كردند. گويند از فردوسي‌ دختري‌ ماند سخت‌ بزرگوار. صلت‌ سلطان‌ خواستند بدو سپارند قبول‌ نكرد و گفت‌: بدان‌ محتاج‌ نيستم‌...) 4- گويند پس‌ از آنكه‌ شيخ‌ ابوالقاسم‌ گرگاني‌ از نماز خواندن‌ بر جنازه‌ حكيم‌ امتناع‌ ورزيد در شب‌ فردوسي‌ را به‌ خواب‌ ديد كه‌در بهشت‌ مقامي‌ بلند يافته‌ است‌. از او پرسيد كه‌ چگونه‌ بدين‌ مقام‌ رسيدي‌؟ گفت‌ به‌ سبب‌ اين‌ بيت‌ كه‌ در آن‌ از يكتايي‌ خداي‌تعالي‌ سخن‌ گفته‌ام‌: جهان‌ را بلندي‌ و پستي‌ تويي/ ندانم‌ چه‌اي‌، هر چه‌ هستي‌ تويي‌ / اگر چه‌ در صحت‌ اين‌ داستان‌ جاي‌ شك‌ و ترديد است‌ ولي‌ به‌ هر صورت‌ خود نمايانگر مقام‌ والاي‌ علمي‌ و ديني‌ سخن‌سراي‌ بزرگ‌ ايران‌ زمين‌ است‌.

آثار: شاهنامه

منابع: 1ـ رضازاده‌ شفق‌، صادق‌: تاريخ‌ ادبيات‌ ايران‌، شيراز، دانشگاه‌ پهلوي‌، 1354. 2 ـ براون‌، ادوارد: تاريخ‌ ادبيات‌ ايران (از فردوسي‌ تا سعدي‌، نيمه‌ دوم‌)، ترجمه‌ غلامحسين‌ صدري‌ افشار،تهران‌، مرواريد، 1368. 3 ـ فردوسي‌، ابوالقاسم‌: شاهنامه‌، تهران‌، نشر قطره‌، 1376. 4 ـ ر. ن‌. فراي‌(گردآورنده‌): تاريخ‌ ايران‌ كمبريج (جلد 4)، ترجمه‌ حسن‌ انوشه‌، تهران‌، اميركبير،
Soheil
Soheil
مدیریت فنی سایت
مدیریت فنی سایت

تعداد پستها : 453
Age : 39
آدرس پستي : hapuooo@gmail.com
Registration date : 2008-07-08

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Empty رد: سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت

پست من طرف Soheil الإثنين أغسطس 11, 2008 6:42 pm

چراغ مایه دفع تاریکی است ، بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است ، که از آن دوری باید جست

....................

این جهان سراسر افسانه است جز نیکی و بدی چیزی باقی نیست

....................

کتاب زندگی گذشتگان ، جان تاریک را روشنی می بخشد
Soheil
Soheil
مدیریت فنی سایت
مدیریت فنی سایت

تعداد پستها : 453
Age : 39
آدرس پستي : hapuooo@gmail.com
Registration date : 2008-07-08

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Empty رد: سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت

پست من طرف Soheil الإثنين أغسطس 11, 2008 6:42 pm

دانش ارزش آن را دارد که به خاطر آن رنج ها بکشی
Soheil
Soheil
مدیریت فنی سایت
مدیریت فنی سایت

تعداد پستها : 453
Age : 39
آدرس پستي : hapuooo@gmail.com
Registration date : 2008-07-08

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Empty رد: سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت

پست من طرف Soheil الإثنين أغسطس 11, 2008 6:43 pm

ز شیر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسیده است کار
که تاج کیان را کند آرزو تفو باد بر چرخ گردون تفو
Soheil
Soheil
مدیریت فنی سایت
مدیریت فنی سایت

تعداد پستها : 453
Age : 39
آدرس پستي : hapuooo@gmail.com
Registration date : 2008-07-08

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Empty رد: سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت

پست من طرف sara الأربعاء أغسطس 27, 2008 3:46 pm

قشنگ بود ادامه بده...
sara
sara
مدیر ارشد بخش فرهنگ و ادبيات
مدیر ارشد بخش فرهنگ و ادبيات

تعداد پستها : 916
Registration date : 2008-07-12

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Empty رد: سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت

پست من طرف farzad الأربعاء أغسطس 27, 2008 8:57 pm

Soheil نوشته است:ز شیر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسیده است کار
که تاج کیان را کند آرزو تفو باد بر چرخ گردون تفو

سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت 62874 كاملا با حكيم جان موافقم
farzad
farzad
Admin
Admin

تعداد پستها : 1688
Registration date : 2008-07-10

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Empty رد: سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت

پست من طرف عمه خانم الثلاثاء سبتمبر 23, 2008 2:14 am

در ادب زندۀ جهانی، گذشته از شاهنامه فردوسی، سه نامۀ پهلوانی نام برآورده اند که عبارت اند از "ایلیاد" و "اودیسه" سرودۀ هومر یونانی و سومی "انه اید" سرودۀ ویرژیل رومی. این سه شاهنامه روایت تاریخی جنگ های میان یونانیان و ترواییان است تا فرجام کار یعنی فرار سرداری تروایی به نام "انه" از دست یونانیان و رسیدن او به "لاتیوم" یا ایتالیای امروزی و بنیانگذاری تمدن روم.

اما این نامه های پهلوانی، به اعتقاد بسیاری نه از لحاظ کمی و نه از لحاظ کیفی با شاهنامه قابل قیاس نیستند. کافی آنکه بدانیم پهلوانان این نامه ها برخلاف نیکمردان شاهنامه چندان پایبند اخلاقیات نیستند؛ از شاهزادۀ تروایی "پاریس" گرفته که هلن همسر منلاس را از یونان می دزدد، تا آشیل که پهلوانیست تند خو و زن باره.

از سوی دیگر برخی نزدیکی شاهنامه را با تورات کتاب مقدس یهودیان بیشتر می دانند. دکتر کزازی استاد برجستۀ دانشگاه علامه طباطبایی و شاهنامه شناس ارزشمند معتقد است که این شباهت در خور توجه مورد توجه شرق شناسانی چون هانری کربن هم بوده است. تورات از اولین روز آفرینش و خلقت نخستین مرد سامی به نام آدم آغاز می شود، شاهنامه از نخستین روز تاریخ ایران و خلقت اولین مرد ایرانی به نام کیومرث. "در تورات روزگاران با پیامبران نشان گرفته اند، در شاهنامه با پادشاهان."
اما دکتر محمد جعفر محجوب استاد فارسی پیشرفتۀ دانشگاه برکلی بر این نکته تأکید می کند که پیامبران قوم بنی اسرائیل، از موسی گرفته تا اسحاق و داوود و سلیمان و... همگی در تورات با نام پادشاه آمده اند و قرآن اولین کتاب آسمانی است که لقب پیامبری به این بزرگان داده است. به این ترتیب می توان دید که شباهت شاهنامه به تورات بیش از آن است که ما تا کنون می دانستیم.

منابع: 1. نامۀ باستان، میرجلال الدین کزازی، انتشارات سمت، 1384
2. درسگفتارهای دکتر محمد جعفر محجوب: منطق الطیر عطار، موسسه فرهنگی هنری ماهور

عمه خانم
عضو تازه وارد
عضو تازه وارد

تعداد پستها : 25
Registration date : 2008-09-18

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Empty رد: سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت

پست من طرف شهاب الثلاثاء سبتمبر 23, 2008 1:38 pm

مرسی نلی ، ادامه بده
شهاب
شهاب
مدیر ارشد تالار ایران
مدیر ارشد تالار ایران

تعداد پستها : 1323
Age : 64
Registration date : 2008-07-28

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت Empty رد: سخنان مرد بزرگ پارسي فردوسي نيك سرشت

پست من طرف Joker_HL الثلاثاء سبتمبر 23, 2008 2:51 pm

Soheil نوشته است:ز شیر خوردن و سوسمار عرب را به جایی رسیده است کار
که تاج کیان را کند آرزو تفو باد بر چرخ گردون تفو
سهیل جان ببخشید دخالت می کنما
ولی یه جایه شعر رو اشتباه نوشتی:
ز شیر شتر خواره و سوسمار عرب را به جایی رسیدست کار
که تاج کیان را کند آرزو
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو
Joker_HL
Joker_HL
مدیر ارشد بخش کامپیوتر و بخش آزاد
مدیر ارشد بخش کامپیوتر و بخش آزاد

تعداد پستها : 354
Registration date : 2008-08-30

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

بازگشت به بالاي صفحه


 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد